بابا میگه دارم به این فکر میکنم تو تعطیلات بتونی کل آیین دادرسی کیفری رو حفظ کنیو بذاری کنار!

میگم بابااااا به خدا خستم.

الان عروسیه تو دلم که تعطیل شده دو روز ریخت این کتابا رو نمیبینم.

میگه برات متاسفم!

حالا خوبه من دیروز داشتم تو تب میسوختمایه امروز حالم خوبه این صحبتا شروع شده.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تجهیزات پوست مو ، زیبایی ، تتو ونوس گرافیک ClinicRavan Mehraban سفر و گردشگری Mary Holly SHE WAS HERE! عکس نوشته | متن های ناب و زیبــا | تکستبـــاز