با دهن باز چشم میگردونم رو صورتای غرق خنده اشون.

_مسخره ام کردین؟

آبجی دست از خنده میکشه و درحالی که سعی میکنه خنده اشو بخوره میگه ._نه خواهر من چه مسخره ای.!اسمشو میخوایم بذاریم فاطمه!

برمیگردم طرف شوهرش .هنوز داره میخنده ._شما به چی میخندی به امید خدا؟ایشونم سعی میکنه جدی بشه.اما نمیتونه.میگه_به قیافه ات!

دستی تو هوا ت میدم_دامادم دامادای قدیم.!

ولی شما بگو.من میخوام بمیرم مگه؟تو رو خدا جون من!اگه کسی چیزی گفته بگید.من طاقت شنیدنشو دارم.!ینی ندارم!ولی سعی میکنم داشته باشم!

دوباره میخندن .با صدای بلند.!

میگم تا اونجا که یادمه نمیخواستین اسمشو بذارین فاطمه!ها؟

میگن خب نظرمون عوض شد.میگم خب چرا؟

جواب نمیدن!

و فقط میخندن!

حالا فاطمه کچل مسخره من!خاله سوسکه خوشگل .!انقدددد واسه اومدن عجله داره که دکتر گفته انگار قراره یه کم زود تر از موعد مقرر به دنیا بیاد!و این ینی من هم خوشحالم هم استرس دارم.!

هم نگرانم .هم دوست دارم بدونم این کچل خان به کی رفته.!

ماشاءالله و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.

+ینی یه جوری چن وقته انگار تو کمام.!

که اخبار خود خونه رو متوجه نمیشم.!که امروز همش با ری اکشن پوزخند+صبح بخیر مواجه میشم!

دیوونه دارم میشم.!قشنگ!

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مدیریت هتلداری تا ابد =R+A بادکنک هلیومی نصب دوربين مدار بسته فرکتال هنر تجارت الکترونیک اسپاد مووی | دانلود رایگان فیلم و سریال ایرانی (پیشنهادی خارجی) باحاله...افتاد...