شاید عنوان حالتونو بهم بزنه .معذرت میخوام

راستش حال خودمو هم بهم زد .

اما حقیقت چیز دیگری ست !

من همونی نیستم که تف میکنه !اما در اصل که نه !در فرع  همونم ×!

اون روز سر کلاس یه بحثی مطرح شد به نام هوش معنوی !

اینکه هوش معنوی چیه رو دقیق خودم نمیدونم و همین قدری هم که میدونم حوصله توضیحش نیس حقیقتا .اما از مثال های فقدان این هوش این بود که یه خانومه تو چین چون این ویروس شناخته و ناشناخته رو گرفته بود .آب دهانشو میزد به دستمال های تمیز تا بقیه رو مستفیض کنه !

اینکه این خانوم چه قدر بی شعور بوده که حداقل به مخش خطور نکرده که بقیه رو ببوسه تا ویروس متنقل بشه یا حتی بغلشون کنه ،هیچ !!!
اما این وسط یه نکته هست که به طرز بی رحمانه ای با من و اون خانوم مشترکه !

و اون اینه .

هردومون از تنهایی سقوط کردن میترسیم !

یادمه یه روزی از خواب بیدار شدم و حس کردم نمیتونم پاهامو ت بدم !و کمر راست کنم!

اصلا و حتی یک میلی متر !

تنها کاری که اون لحظه انجام دادم این بود که جیغ بنفش کشیدم !

و محکم به پاهام ضربه میزدم با مشت !!!بلکه بشه حرکت کنه !!!
که نکرد !

خب بعد از اون رو سعی میکنم فراموش کنم اما نمیشه !بهتون میگم !

من حتی برای پوشیدن مانتو و شلوار و چادر!!!هم با مشکل مواجه شدم تا برسم به بیمارستان!

و نتیجه اش این بود که با بلوز و شلوار آدیداس صورتی و یه شال رنگ و رو رفته رو کله ام که بود و نبودش فرق نمیکرد روکول بابا و صلواتای مامان راهی شدیم !و بعدش که رسیدیم منو پرت کردن رو ویلچر و هول دادن !

اینو نگفتم که گفته باشم !

این وسط چیزی که مهم بود این بود که من حتی به دویدنای مامان و بابا پشت سرم هم حسودی میکردم !

و با اینکه سال سوم دبیرستان هم ازدواج گریز بودم حتی به این فکر کردم که هیچ کس دنبال یه دختر فلج واسه پسرش نیس !

و حتی تر به این فکر کردم که قراره زندگی از این به بعد چه چطوری باشه !رو ویلچیر؟

همینطور لرزون ؟؟؟تو چشمای خیس از اشکم ؟؟؟

تمام مدتی که سرم تو دستم بود و اونم فقط به خاطر افت فشار شدید !منتظر بودم یکی با ویلچیر بیاد و از کنار من رد بشه!کسی که که علاوه بر پا دستاشم نتونه ت بده×

دوست داشتم کسی رو ببینم که همدردمه !

دوست داشتم تموم مردم دنیا همون لحظه دراز به دراز بیوفتن و مث من نتونن پاهاشونو حرکت بدن !!و کمر راست کنن!

اینکه چطور خوب شدم و دلیل چی بود مهم نیس !

مهم اینه از این حسم خیلی شرمنده شدم بعدش !!!

اما بازم امروز و دیروز و روزای قبلو به این فکر میکردم که کاش یکی بود میومد به من ثابت میکرد از من وضعش بدتره !

لب مطلب: من ازش خوشبخت ترم !

و مشکلات من به پای مشکلاتش هییییچه !!!اصلا مشکلات من به پای مشکلاتش، شکلاته !

خخخخخ

اینکه دنبال یکی میگشتم باهاش حرف بزنم اما پیدا نمیکردم بد بود !

بدتر این بود که من فهمیدم همه این تمرینا و خود سازیا کشکه .اب تو جوبه !!!اصلا همون تف ایه که اون خانوم چینیه میندازه رو دستمال کاغذیا !

ناراحتم از دست خودم !

دلم میخواد جیغ بزنم !

بنفش !!!

نمیدونم چرا!
اما من اعتراف میکنم هییییچ فرقی با اون خانومه ندارم !!!لا اقل الان !و امروز بد جووووور ازدست خودم شکارم !!!چون ثانیه به ثانیه چک میکردم که کسی جواب سلام خوبی؟های من رو تو تلگرام نداده !

و من بی رحمانه سراغ از کس هایی گرفتم که همیشه بهشون امید میدادم واسه روزای بهتر !که بهم اعتماد داشتن !که فک میکردن غم اونا غم منه !

راستش از کسایی سراغ گرفتم که میدونستم اوضاع خوبی ندارن !

و من قبل از seenکردنشون همه سلام خوبی؟ هایی  که فرستاده بودم رو پاک کردم !!!

هنوز شکارم !!!

خدا منو ببخشه !!!

کاش ببخشه!!

.

این پست مطمئناااااا فردا حذف میشه !!!

چون خودم ازش متنفرررررررم !!!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بازی و برنامه فریاد خاموش tamrin Corey گروپ7 بوستر پمپ هاي آبرساني و آتش نشاني | BoosterSet وقت سفارت افغانستان تکرار غریبانه یک رویا... Todd دانشگاه آزاد اسلامی - تهران مرکزی - بابک وزیری