آسمونم دلش غصه داره.

حق داره هر چی امشب بباره.!

امشب با داداش کوچیکه که ۶ سال ازم بزرگتره!!!.بحثم شد!

بحث ی .و باورم نمیشه که داشتم بلند بلند داد میزدم که مغلطه نکن برادر من.!!!!!

و کی باورش میشه فاطمه ساکت و صبور که سرش یا تو رمانه یا تو گوشی .اینطوری صداشو بندازه رو سرش و بعد خودش با پررویی بگه :کسی که تو بحث و استدلالاش ،منطق کم میاره ،تن صداش رو بیشتر میکنه.!!!

و بابا همینطوری نگام میکرد

شاید به نظر بحث خوبی میومد.ولی من بار اول و آخرمه که بحث میکنم.!دیگه ساکت.حس میکنم حس خوبی نیس نسبت به برادرات موضع مخالف نشون بدی .!شاید از درون با یه چیزایی مخالف باشم.اما بهتره واسه خودم نگهشون دارم.!نمیدونم خوبه یا بد !

کاشکی آخرش اینطوری تموم نشه.!نه؟


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Monica بازاریابی و خلاقیت لوفا گستر Jay پشتِ اَبرهای ِ سیاه jhwefjewf کامپیوتر پرسش - آموزش رایگان کامپیوتر نمونه سوالات اکسل همراه با جواب pdf مرکز مشاوره و خدمات مامایی مادرانه فروشگاه اینترنی بذر کارنیلا